نهان خانه ی دل

ساخت وبلاگ
تا 19 شهریور که امتحان دارم بعد نوزدهم اجازه گرفت برا سه چهار روز آف طبق معمول قراره بریم تهران و بعد بابا رو راضی کردم یه روزه بریم ابیانه فعلا تو وقت استراحتم از فکر اون لذت میبرم باشد که بهم نخورد فردا ایشالا صب امتحان بعد با محی گردش ان شااله بی حرف پیش ساغری سازان وکافه رادیوی دلبر بعدازظهر هم دعای عرفه ایشالا احتمال زیاد با فاطمه میریم شهدای گمنام پارک  ملت اگرم بارون گرفت که بعی نهان خانه ی دل...ادامه مطلب
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 15:44

امروز صب ازمون داشتم،سنجش لذا ده دقه به هشت پاشیدیم رفتم سر ازمون نزدیکه، همین سر سعدی ازمونش بد نبود بهتر بود برام دفه قبلی سکته کرده بودم رسما دیدم 235 تا سواله گزینه ی دو ک قبلا میدادم اینجوری نبود یه سوال گزینه که میگه 80 درصد با کنکور مطابقت داره سوالااش چجوری کمتره؟ یا نکنه سنجش زیاده سولاش؟ خلاصع ازمونو دادم با کلی خستگی اومدم بیرون راه افتادم از سمت شهرداری بیام ساعت 11 و نیم بود نهان خانه ی دل...ادامه مطلب
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : جمعه, نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 52 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 15:44

خوشحالی اخر هفته م خوب بود زیاد بود اما نه اونقد که بهم انرزی بده برای چشت سر گذاشتن این هفته یه جورایی انگار یه غم سنگین و طاقت فرسایی باهامه که هرچقد تلاش میکنم هیچ رقمه سبک نمیشه بچه فرزانگانی هایی که تصادف کردن و مردن خیلی دلمو سوزوند سفرای فرزانگان چر از تجربه و حال خوبه ، نباید با این مهر ننگ از حال و هواش بیفته بگذریم فردا اقتصاد دارم تابستون رو نمبگم عالی ولی خوب گذروندم خیلی از نهان خانه ی دل...ادامه مطلب
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : شنبه,شهریور, نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 15:44

امروز عالی بود صبح بلند شدم برا مد هواابری بود ازون ابری های در شرف باران هیچی دیگه راه افتادیم  از طولانی ترین راه ممکن به سمت مدرسه تیپ زدم در حد لالیگا رسما لباسای مهمونیم رو پوشیدم نمیدونین که یه بارون قشنگی میومد... رفتم شهرداری یه دونه عکس چهار نفره داریم عالیه توی بلوار انزلی گرفتیم بارون سیل داره میاد هرچهارتامون هم به پهنای صورت خندیدیم خیلی انرژی عکس بالاست خلاصه اونو دادم برا نهان خانه ی دل...ادامه مطلب
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : یکشنبه, نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 15:44

فاطمه قرار بود بیاد خونه ما که به جای ساعت 9 ساعت ده اومد منم از فرصت استفاده کردم 7 و نیم پاشده بودم تا هشت و نیم کارامو کردم خونه رو مرتب کردم دوش گرفتم و نشستم امار خوندم  تا 10 و ربع ک فاطمه اومد فاطمه ک اومدنشستیم تند تند به کار کردن هدیه های کوچولوی روز عید غدیر رو درست کردیم گفته بودم ک فاطمه سیده ساعت 11 و نیم بود ک طاهره هم اومد کیک درست کرده بودم چه کیکی دلبر خوشمزه ترد لطیف اص نهان خانه ی دل...ادامه مطلب
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : پریروز, نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 15:44

صبح هفت پاشیدم یه ساعت قبلش ک برا نماز پاشیده بودم وسایل مدرسمو جمع کرده بودم خسته و کوفته و خواب الود لباس پوشیدم یکم پول تاکسی از مامان گرفتم رفتم سر قرارم با فاطمه جلو خونشون که پیاده کمتر از ده دقه با ما فاصله داره رفتیم تا سر جهاد ماشین سوار شدیم تا سر فلکه گاز از اونجا هم چون دیرمون شده یود یه خطی نشستیم تا روبه روی کوچه مدرسه رفتیم مد پول کلاسارو دادم رفتیم سر کلاس منطق میدرسه خان نهان خانه ی دل...ادامه مطلب
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : دیروز, نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 8 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 15:44


امرروز صب پاشیدم خونه رو مرتبیدم

صبونه برا  خودم و محمد پنیر واویشته درست کردم خوردیم

برنامم رو فیکس کردم عقب موندگی ها رو هم جا دادم توی برنامه فعلن هم مشغول درسم

حالا ببین امشب مامان لباسارو تا یه جامیرسونه ب بهانه پرو برم بچه هارو ببینم؟

فعلن دارم یکم کارای زبان محمد رو انجام میدم که زبان یادم نره

البته ده تومن ازش گرفتم برا چارتا سوال

حالا بببن بقیه روز چطوری میشه

فعلن


نهان خانه ی دل...
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : پنجشنبه, نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 21 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 15:44

تو اوج استرس باقیمانده از امتحان قبلی و تب و تاب برای خوندن امتحانِ بعدی نخونده و معده دردی که از صب کله سحر مارو گرفته بود و ول نمیکرد و اون سردردی که سه روز بود دست از سر ما برنداشته بود و سایر اضطراب ها و اینها بعد از خوردن زنگ تفریح و اینکه پنج دقه بعدش بلخره رضاپور دست از سر ما برداشتدر کمااال ناباوری یهو درِ کلاس باز شد و یک عدد ساره اومد تو... حال و اوضاع من دیدنی بود جیغ زدم و پریدم بغلش امروز اگه نمیومدی فکر نمیکنم توانی برای ادامه این هفته میداشتم... تو خودت جان و جهانیییی❤ نهان خانه ی دل...ادامه مطلب
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : ساره, نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 42 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 9:06

امروز بهترین ذوز دوران تحصیلم شد

مینویسمش قطعا

نهان خانه ی دل...
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : بهترین, نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 35 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 9:06

توی زمستون که عکسای حرم رو میدیدم  توی بارون و خلوتهمیشه آرزو میکردم میشه یبار که منم مشهدم بارون بیاد؟ بعد میگفتم نه بابا نمیشه ما یا چله خرداد مشهدیم یا اوج گرمای مرداد،بارون کجا بود اونموقع توی مشهد... و دیروز عصر بارون زد.البته ما توی هتل بودیم ولی بارونش حسابی دلبری کرد برامون و دیشب هم،دقیقا بعد لحظه ای که دعا و سلام تموم شد بارون تند شد و ریخت رو سر همه شب زنده دارا حال همه خوب بود عالی بود انگار بارون تموم خستگی ها،همه بغض ها، همه‌ی سیاهی هارو بعد ازون مراسم دعای تکرار نشدنی توی حرم امام رئوف شست و همه تازه شدن دیشب اولین شب احیای عمرم بود که من حاج مجتهد نبودم،از طرفی دلم تنگ اونجا بو نهان خانه ی دل...ادامه مطلب
ما را در سایت نهان خانه ی دل دنبال می کنید

برچسب : بارون, نویسنده : nahankhanekhaa بازدید : 14 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 9:06